به هیچ وجه، منظور نفی فعالیت های اجتماعی زن نیست، منظور این است که اگر زن - صرفا - به خاطر نیاز اقتصادی می خواهد فعالیت اجتماعی کند، چندان موجه نیست، مقام زن بالاتر از این است که برای تهیه لقمه ای نان و تأمین مایحتاج زندگى، مجبور به کار و فعالیت باشد. آن چنان که نه به کارش آن گونه که شایسته است، برسد و نه به مسؤولیت خانوادگی اش، یا باید اولی را فدای دومی کند که بسیار مطلوب و معقول است و یا باید دومی را فدای اولی کند که سیره تجدد طلبی و غرب زدگی است و نتیجه آن (از خود بیگانگى) زنان است.
بدیهی است که اگر زنی بتواند با همفکری و همکاری شوهر خویش طوری برای خود برنامه ریزی کند که هم به وظایف خانوادگی اش به نحو مطلوب برسد و هم به وظایف اجتماعى، نه تنها مورد ایراد نیست، بلکه ایدآل نیز هست.
ایراد ما به آن وضعی است که زن، وظایف خانوادگی را فدا کند و این جاست که گفته ایم: زن دیگر زن نمی ماند، البته مرد هم نمی شود، بلکه تبدیل به جنس سوم می شود.
و برای این که یک جا مسأله را تمام کرده باشیم، می گوییم: اسلام مخالف فعالیت اقتصادی و علمی و اجتماعی زنان نیست، بلکه مشوق هم هست، به شرطی که فعالیت های اقتصادی و علمی و اجتماعى، موجب از خود بیگانگی آنان نشود.
از یک سو زن - به حکم طبع زیبا و لطیف زنانه - باید در سنگر مقدس خانواده، برای شوهر، همسر ایدآل و برای کودکان، مادر نمونه و مربی و ارشاد کننده باشد و از سوی دیگر، بر همسر، واجب و فرض است که با کار و تلاش، اسباب رفاه و آسایش و امنیت خاطر او را فراهم گرداند.
این همان تعاون است. اگر زن به خاطر همین مسؤولیت ها نیازمند نفقه شوهر است، شوهر نیز به خاطر نیازهای طبیعى، نیازمند زن است. مرد وقتی شوهر و پدر ایدآل است که پشتوانه او زنی شایسته، به عنوان همسر و مادر ایدآل باشد و زن آن گاه می تواند همسر و مادری ایدآل باشد که پشتوانه او مردی به عنوان شوهر و پدر ایدآل باشد. اینها لازم و ملزوم یکدیگر و انفکاک ناپذیرند و چه خودپسند و مغرورند زن ها و شوهرهایی که خود را منهای دیگری مطرح می کنند!.
اگر اینها هر دو بخواهند قدرت و استعداد و خلاقیت خود را در خارج از خانه ظاهر کنند، یا هر دو در درون خانه، یا مرد، در درون خانه و زن در بیرون خانه، هیچ کدام موجود ایدآلی نخواهند بود.
مطلع خورشید وجود زن در خانواده است. او از این افق زیبا و پهناور، به جامعه و دولت و ملت، نور و صفا می بخشد و مطلع خورشید وجود مرد، در خارج خانواده است. او هم از این افقِ شکوهمند، خانواده را گرمی و رونق و اعتبار و ارزش می دهد.
معیار و ملاک کار اجتماعی را به چه دلیل و منطقى، کار بیرون خانواده، قرار داده اند و چرا با مطرح کردن چنین معیار موهومى، مسؤولیت خطیر زن در محیط خانواده را این قدر کم بها داده اند که دنیا را به فاجعه بکشانند!.
یک بار دیگر باید معیارها را بازبینی و بازرسی کرد. آیا ارزش این که انسان پیچ و مهره های یک ماشین را باز کند و ببندد، بالاتر است، یا این که پیچ و مهره های مغز و اعصاب و عضلات یک انسان را بپروراند و محکم و استوار سازد!.
گفتند: زن ماشین جوجه کشی است و او را در سطح یک ماشین بی اراده تنزل و سقوط دادند و کارش را بی بها کردند و به جای جاذبه، برای او در خانواده دافعه آفریدند و به اداره و کارخانه و سوپرمارکت و رستوران و محیط های هنرى! کشیدند و تا توانستند بازیچه اش کردند و از اعتبارش کاستند و احیاناً برایش استقلال اقتصادی را هم مانند نقل شیرین مضمضه کردند، تا یک باره فاتحه هستی او را بخوانند و عروسک وار، بازیچه اش کنند و دست به دست! آنها که این صحنه ها را آفریدند، سود مادی بردند و زن در دام استضعاف، گرفتار و اسیر گشت.
و این هم اسلام که با همه شکوه خدایی اش، همچنان در کنار زن، محکم و با صلابت ایستاده و بی آن که راه فعالیت علمی و اجتماعی و اقتصادی را به روی او ببندد، شوهری مسؤول و مصمم و فعال، به همسری اش می گیرد و بار هزینه های اقتصادی او را بر دوشش می گذارد و حق مادری (حق شیردادن و حضانت) را مخصوص او می سازد، تا بتواند با (حسن تبعل) عالی ترین جهاد را در عرصه خانواده داشته باشد و از این محیط کوچک، شیر زنان و شیر مردان بپروراند و تحویل جامعه خود دهد و در پیشگاه خدای خود سربلند و روسپید باشد.
خداوند به مرد صلابت داده و در برابر صلابت او، تأمین هزینه زندگی اعضای خانواده را بر دوشش نهاده و به زن لطافت داده و در برابر این لطافت، از او (حسن تبعل) خواسته، از او (مادرى) خواسته، از او خواسته است در دامان پرلطفش، انسان های پاک و شایسته پرورش دهد و هیچ چیز را بر همسری و مادری ترجیح ندهد؛ اما مادری و همسری را بر همه چیز ترجیح دهد و در این تضاد، چه حکمت ها و اسراری که نهفته نیست!!.
جفت گرایی انسان، به زندگی ارزش و اعتبار می دهد. آنهایی که جفت گرا نیستند (مجرد زندگی می کنند یا در عین ازدواج، مجرد گونه به سر می برند) ارزش و اعتبار ندارند. جفت گرایی انسان، حتی در عبادات انسان نیز اثر می گذارد و به همین جهت، امام صادق(ع) فرمود:.
رَکْعَتانِ یُصَلّیهِمَا المتَزَوِّجُ أفْضَلُ مِنْ سَبْعِینَ رَکعَةً یُصَلّیها أعْزَبُ؛(5).
دو رکعت نماز کسی که ازدواج کرده، از هفتاد رکعت نماز کسی که مجرد زندگی می کند، برتر است.
منبع : کتاب خانواده در اسلام
نویسنده : دکتر احمد بهشتی
-----------------------------------------------
5.وسائل الشیعه، باب 20 (از ابواب مقدمات نکاح) حدیث 1.
بازدید دیروز: 45
کل بازدید :296634
ای آغازگر عشق من ! ای نگارگر تمام دوست داشتنی هایم ! ای آنکه در لحظه لحظه زندگیم ، صدای پای نگاه ها، لبخند ها ، و گریه هایت ، در تار و پود ذهنم حک شده است ؛ تو را با همه پشت پا زدن هایت یاد می کنم . و به امید نگاه دوباره ات صبح ها را به شب می رسانم ...
در محضر قرآن
روانشناسی
حقوقی
وظایف مرد در برابر همسر
تاریخچه و فلسفه مهریه
تعدد زوجات
ازدواج
طلاق
خبر
گوناگون
مشق نام لیلی
یک مرد کاهی
روی پله های معبد
توکای شهر خاموش
کسی که مثل هیچکس نیست
کوثر
کاملترین مرجع آشپزی
کتاب اینترنتی آموزش آشپزی
" alt=" - به روز رسانی : 1:50 ع 86/11/26" width='85' >
" alt="لینکستان - به روز رسانی : 1:50 ع 86/11/26" width='85' >