سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش جز به پرهیزگاری پاکیزه نگردد . [امام علی علیه السلام]
زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود

 

 

فلسفه حقیقی مهر

به عقیده ما پدید آمدن مهر نتیجه تدبیر ماهرانه‏اى است که در متن خلقت و آفرینش براى تعدیل روابط زن و مرد و پیوند آنها به یکدیگر به کار رفته است.

مهر از آنجا پیدا شده که در متن خلقت نقش هر یک از زن و مرد در مساله عشق مغایر نقش دیگرى است.عرفا این قانون را به سراسر هستى سرایت مى‏دهند، مى‏گویند قانون عشق و جذب و انجذاب بر سراسر موجودات و مخلوقات حکومت مى‏کند با این خصوصیت که موجودات و مخلوقات از لحاظ اینکه هر موجودى وظیفه خاصى را باید ایفا کند متفاوتند;سوز در یک جا و ساز در جاى دیگر قرار داده شده است.

فخر الدین عراقى،شاعر معروف مى‏گوید:

ساز طرب عشق که داند که چه ساز است کز زخمه آن نه فلک اندر تک و تاز است رازى است در این پرده گر آن را بشناسى دانى که حقیقت ز چه در بند مجاز است عشق است که هر دم به دگر رنگ درآید ناز است‏به جایى و به یک جاى نیاز است در صورت عاشق چه در آید همه سوز است در کسوت معشوق چه آید همه ساز است

ما در مقاله چهارده از این سلسله مقالات،آنجا که تفاوتهاى زن و مرد را بیان مى‏کردیم گفتیم که نوع احساسات زن و مرد نسبت‏به یکدیگر یک جور نیست.قانون خلقت، جمال و غرور و بى‏نیازى را در جانب زن،و نیازمندى و طلب و عشق و تغزل را در جانب مرد قرار داده است.ضعف زن در مقابل نیرومندى بدنى به همین وسیله تعدیل شده است و همین جهت موجب شده که همواره مرد از زن خواستگارى مى‏کرده است.قبلا دیدیم که طبق گفته جامعه شناسان،هم در دوره مادرشاهى و هم در دوره پدر شاهى،مرد بوده است که به سراغ زن مى‏رفته است.

دانشمندان مى‏گویند:مرد از زن شهوانى‏تر است.در روایات اسلامى وارد شده که مرد از زن شهوانى‏تر نیست‏بلکه بر عکس است،لکن زن از مرد در مقابل شهوت تواناتر و خوددارتر آفریده شده است.نتیجه هر دو سخن یکى است.به هر حال مرد در مقابل غریزه از زن ناتوان‏تر است.این خصوصیت همواره به زن فرصت داده است که دنبال مرد نرود و زود تسلیم او نشود و بر عکس،مرد را وادار کرده است که به زن اظهار نیاز کند و براى جلب رضاى او اقدام کند.یکى از آن اقدامات این بوده که براى جلب رضاى او و به احترام موافقت او هدیه‏اى نثار او مى‏کرده است.

چرا افراد جنس نر همیشه براى تصاحب جنس ماده با یکدیگر رقابت مى‏کرده‏اند و به جنگ و ستیز با یکدیگر مى‏پرداخته‏اند اما هرگز افراد جنس ماده براى تصاحب جنس نر حرص و ولع نشان نداده‏اند؟براى اینکه نقش جنس نر و جنس ماده یکى نبوده است.جنس نر همواره حالت و نقش متقاضى را داشته نه جنس ماده،و جنس ماده هرگز با حرص و ولع جنس نر به دنبال او نمى‏رفته است،همواره از خود نوعى بى‏نیازى و استغنا نشان مى‏داده است.

مهر با حیا و عفاف زن یک ریشه دارد.زن به الهام فطرى دریافته است که عزت و احترام او به این است که خود را رایگان در اختیار مرد قرار ندهد و به اصطلاح شیرین بفروشد.

همینها سبب شده که زن توانسته با همه ناتوانى جسمى،مرد را به عنوان خواستگار به آستانه خود بکشاند،مردها را به رقابت‏با یکدیگر وادار کند،با خارج کردن خود از دسترسى مرد عشق رمانتیک به وجود آورد،مجنون‏ها را به دنبال لیلى‏ها بدواند و آنگاه که تن به ازدواج با مرد مى‏دهد عطیه و پیشکشى از او به عنوان نشانه‏اى از صداقت او دریافت دارد.

مى‏گویند در بعضى قبایل وحشى دخترانى که با چند خواستگار و عاشق بى‏قرار مواجه مى‏شده‏اند،آنها را وادار به‏«دوئل‏»مى‏کرده‏اند;هر کدام که دیگرى را مغلوب مى‏کرده یا مى‏کشته،شایستگى همسرى با آن دختر را احراز مى‏کرده است.

چندى پیش روزنامه‏هاى تهران نوشتند که یک دختر دو پسر خواستگار خود را در همین تهران به‏«دوئل‏»وادار کرد،آنها را در حضور خود با اسلحه سرد به جان یکدیگر انداخت.

از نظر کسانى که قدرت را فقط در زور بازو مى‏شناسند و تاریخ روابط زن و مرد را یکسره ظلم و استثمار مرد مى‏بینند،باورى نیست که زن،این موجود ضعیف و ظریف، بتواند اینچنین افراد جنس خشن و نیرومند را به جان یکدیگر بیندازد،اما اگر کسى اندکى با تدابیر ماهرانه خلقت و قدرت عجیب و مرموز زنانه‏اى که در وجود زن تعبیه شده آشنا باشد،مى‏داند که این چیزها عجیب نیست.

زن در مرد تاثیر فراوان داشته است.تاثیر زن در مرد از تاثیر مرد در زن بیشتر بوده است.مرد بسیارى از هنرنمایى‏ها و شجاعتها و دلاوریها و نبوغها و شخصیتهاى خود را مدیون زن و خودداریهاى ظریفانه زن است،مدیون حیا و عفاف زن است، مدیون «شیرین فروشى‏»زن است.زن همیشه مرد را مى‏ساخته و مرد اجتماع را.آنگاه که حیا و عفاف و خوددارى زن از میان برود و زن بخواهد در نقش مرد ظاهر شود،اول به زن مهر باطله مى‏خورد و بعد مرد مردانگى خود را فراموش مى‏کند و سپس اجتماع منهدم مى‏گردد.

همان قدرت زنانه که توانسته در طول تاریخ شخصیت‏خود را حفظ کند و به دنبال مرد نرود و مرد را به عنوان خواستگار به آستان خود بکشاند،مردان را به رقابت و جنگ با یکدیگر درباره خود وادارد و آنها را تا سر حد کشته شدن ببرد،حیا و عفاف را شعار خود قرار دهد،بدن خود را از چشم مرد مستور نگه دارد و خود را اسرارآمیز جلوه دهد،الهام بخش مرد و خالق عشق او باشد،هنر آموز و شجاعت‏بخش و نبوغ آفرین او واقع شود،در او حس‏«تغزل‏»و ستایشگرى به وجود آورد و او به فروتنى و خاکسارى و ناچیزى خود در مقابل زن به خود ببالد،همان قدرت مى‏توانسته مرد را وادار کند که هنگام ازدواج عطیه‏اى به نام‏«مهر»تقدیم او کند.

مهر ماده‏اى است از یک آیین نامه کلى که طرح آن در متن خلقت ریخته شده و با دست فطرت تهیه شده است.

 

منبع : مجموعه آثار استاد شهید مرتضى مطهرى


 

 

 



  • کلمات کلیدی :
  • تسنیم ::: پنج شنبه 84/8/12::: ساعت 3:23 عصر

       1   2   3      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 11
    بازدید دیروز: 14
    کل بازدید :283401

    >> درباره خودم <<
    زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود
    تسنیم
    ای آغازگر عشق من ! ای نگارگر تمام دوست داشتنی هایم ! ای آنکه در لحظه لحظه زندگیم ، صدای پای نگاه ها، لبخند ها ، و گریه هایت ، در تار و پود ذهنم حک شده است ؛ تو را با همه پشت پا زدن هایت یاد می کنم . و به امید نگاه دوباره ات صبح ها را به شب می رسانم ...

    >>دسته بندی یادداشت ها<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<






















    " alt=" - به روز رسانی : 1:50 ع 86/11/26" width='85' >
    " alt="لینکستان - به روز رسانی : 1:50 ع 86/11/26" width='85' >


    >>موسیقی وبلاگ<<

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<