تفاوتهاى زن و مرد.عجب حرف مزخرفى!معلوم مىشود هنوز هم در گوشه و کنار افرادى پیدا مىشوند که طرزتفکر قرون وسطایى دارند و فکر کهنه و پوسیده تفاوت زن و مرد را دنبال مىکنند وخیال مىکنند زن و مرد با یکدیگر تفاوت دارند،و لا بد مىخواهند مانند مردم قرونوسطى نتیجه بگیرند که زن جنس پستتر است،زن انسان کامل نیست، زن لیاقت و شایستگى اینکه در زندگى مستقل و آزادباشد ندارد و باید تحت قیمومت و سرپرستى مرد زندگى کند،در صورتى که امروزدیگر این حرفها کهنه و پوسیده شده است.امروز معلوم شده همه این حرفهاجعلیاتى بوده که مردان به حکم زورگویى در دوره تسلط بر زن ساخته بودند;معلومشده بر عکس است،زن جنس برتر و مرد جنس پستتر و ناقصتر است.
خیر،آقا!
در قرن بیستم و در پرتو پیشرفتهاى حیرت انگیز علوم،تفاوتهاى زنو مرد بیشتر روشن و مشخص شده است.جعل و افترا نیست،حقایق علمى و تجربىاست.اما این تفاوتها به هیچ وجه به اینکه مرد یا زن جنس برتر است و دیگرىجنس پایینتر و پستتر و ناقصتر مربوط نیست.قانون خلقت از این تفاوتها منظوردیگرى داشته است.قانون خلقت این تفاوتها را براى این به وجود آورده است که پیوند خانوادگى زن و مرد را محکمتر کند و شالوده وحدت آنها را بهتر بریزد.قانونخلقت این تفاوتها را به این منظور ایجاد کرده است که حقوق و وظایف خانوادگى را میان زن و مرد تقسیم کند.قانون خلقت تفاوتهاى زن و مرد رابه منظورى شبیه منظور اختلافات میان اعضاى یک بدن ایجاد کرده است.اگر قانونخلقت هر یک از چشم و گوش و پا و دست و ستون فقرات را در وضع مخصوصىقرار داده است،نه از آن جهت است که با دو چشم به آنها نگاه مىکرده و نظر تبعیضداشته و به یکى نسبتبه دیگرى جفا روا داشته است.
تناسب استیا نقص و کمال؟
یکى از موضوعاتى که براى من موجب تعجب است این است که بعضى اصراردارند که تفاوت زن و مرد را در استعدادهاى جسمى و روانى،به حساب ناقص بودنزن و کاملتر بودن مرد بگذارند;چنین وانمود مىکنند که قانون خلقتبنا به مصلحتىزن را ناقص آفریده است.
ناقص الخلقه بودن زن پیش از آن که در میان ما مردم مشرق زمین مطرح باشد،در میان مردم غرب مطرح بوده است.غربیان در طعن به زن و ناقص خواندن وىبیداد کردهاند.گاهى از زبان مذهب و کلیسا گفتهاند:«زن باید از اینکه زن استشرمسار باشد».گاهى گفتهاند:«زن همان موجودى است که گیسوان بلند دارد وعقل کوتاه»،«زن آخرین موجود وحشى است که مرد او را اهلى کرده است» و امثال اینها.
از این عجیبتر اینکه برخى از غربیان اخیرا با یک گردش صد و هشتاددرجهاى اکنون مىخواهند با هزار و یک دلیل ثابت کنند که مرد موجود ناقص الخلقهو پست و زبون،و زن موجود کامل و برتر است.
اگر کتاب زن جنس برتر اشلى مونتاگو را خوانده باشید، مىدانید که این مرد با چه زور زدنها و مهملبافىها مىخواهد ثابتکند که زن از مرد کاملتر است.این کتاب تا آنجا که مستقیما مطالعات پزشکى یاروانى یا آمار اجتماعى را عرضه مىدارد بسیار گرانبهاست،ولى آنجا که خودنویسنده شخصا به«استنتاج»مىپردازد و مىخواهد براى هدف خود-که همانعنوان کتاب است-نتیجهگیرى کند مهملبافى را به نهایت مىرساند.چرا باید یک روز زن را اینقدر پست و زبون و حقیر بخوانند که روز دیگر مجبور شوند براىجبران مافات،همه آن نواقص و نقایص را از روى زن بردارند و روى مرد بگذارند؟ چه لزومى دارد که تفاوتهاى زن و مرد را به حساب ناقص بودن یکى و کاملتر بودندیگرى بگذاریم که مجبور شویم گاهى طرف مرد را بگیریم و گاهى طرف زن را؟
اشلى مونتاگو از طرفى اصرار دارد زن را جنسا برتر از مرد معرفى کند و ازطرف دیگر امتیازات مرد را مولود عوامل تاریخى و اجتماعى بشمارد نه مولودعوامل طبیعى.
به هر حال،تفاوتهاى زن و مرد«تناسب»است نه نقص و کمال.قانون خلقتخواسته استبا این تفاوتها تناسب بیشترى میان زن و مرد - که قطعا براى زندگىمشترک ساخته شدهاند و مجرد زیستن انحراف از قانون خلقت است - به وجودآورد.
بازدید دیروز: 7
کل بازدید :304703
ای آغازگر عشق من ! ای نگارگر تمام دوست داشتنی هایم ! ای آنکه در لحظه لحظه زندگیم ، صدای پای نگاه ها، لبخند ها ، و گریه هایت ، در تار و پود ذهنم حک شده است ؛ تو را با همه پشت پا زدن هایت یاد می کنم . و به امید نگاه دوباره ات صبح ها را به شب می رسانم ...
در محضر قرآن
روانشناسی
حقوقی
وظایف مرد در برابر همسر
تاریخچه و فلسفه مهریه
تعدد زوجات
ازدواج
طلاق
خبر
گوناگون
مشق نام لیلی
یک مرد کاهی
روی پله های معبد
توکای شهر خاموش
کسی که مثل هیچکس نیست
کوثر
کاملترین مرجع آشپزی
کتاب اینترنتی آموزش آشپزی
" alt=" - به روز رسانی : 1:50 ع 86/11/26" width='85' >
" alt="لینکستان - به روز رسانی : 1:50 ع 86/11/26" width='85' >