سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و به کسى که از او مشکلى را پرسید فرمود : ] براى دانستن بپرس نه براى آزار دادن که نادان آموزنده همانند داناست و داناى برون از راه انصاف ، همانند نادان پر چون و چراست . [نهج البلاغه]
زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود

 

 

تفاوتهاى زن و مرد.عجب حرف مزخرفى!معلوم مى‏شود هنوز هم در گوشه و کنار افرادى پیدا مى‏شوند که طرزتفکر قرون وسطایى دارند و فکر کهنه و پوسیده تفاوت زن و مرد را دنبال مى‏کنند وخیال مى‏کنند زن و مرد با یکدیگر تفاوت دارند،و لا بد مى‏خواهند مانند مردم قرون‏وسطى نتیجه بگیرند که زن جنس پست‏تر است،زن انسان کامل نیست، زن لیاقت و شایستگى اینکه در زندگى مستقل و آزادباشد ندارد و باید تحت قیمومت و سرپرستى مرد زندگى کند،در صورتى که امروزدیگر این حرفها کهنه و پوسیده شده است.امروز معلوم شده همه این حرفهاجعلیاتى بوده که مردان به حکم زورگویى در دوره تسلط بر زن ساخته بودند;معلوم‏شده بر عکس است،زن جنس برتر و مرد جنس پست‏تر و ناقصتر است.

خیر،آقا!

در قرن بیستم و در پرتو پیشرفتهاى حیرت انگیز علوم،تفاوتهاى زن‏و مرد بیشتر روشن و مشخص شده است.جعل و افترا نیست،حقایق علمى و تجربى‏است.اما این تفاوتها به هیچ وجه به اینکه مرد یا زن جنس برتر است و دیگرى‏جنس پایین‏تر و پست‏تر و ناقصتر مربوط نیست.قانون خلقت از این تفاوتها منظوردیگرى داشته است.قانون خلقت این تفاوتها را براى این به وجود آورده است که پیوند خانوادگى زن و مرد را محکمتر کند و شالوده وحدت آنها را بهتر بریزد.قانون‏خلقت این تفاوتها را به این منظور ایجاد کرده است که حقوق و وظایف خانوادگى را میان زن و مرد تقسیم کند.قانون خلقت تفاوتهاى زن و مرد رابه منظورى شبیه منظور اختلافات میان اعضاى یک بدن ایجاد کرده است.اگر قانون‏خلقت هر یک از چشم و گوش و پا و دست و ستون فقرات را در وضع مخصوصى‏قرار داده است،نه از آن جهت است که با دو چشم به آنها نگاه مى‏کرده و نظر تبعیض‏داشته و به یکى نسبت‏به دیگرى جفا روا داشته است.

تناسب است‏یا نقص و کمال؟

یکى از موضوعاتى که براى من موجب تعجب است این است که بعضى اصراردارند که تفاوت زن و مرد را در استعدادهاى جسمى و روانى،به حساب ناقص بودن‏زن و کاملتر بودن مرد بگذارند;چنین وانمود مى‏کنند که قانون خلقت‏بنا به مصلحتى‏زن را ناقص آفریده است.

ناقص الخلقه بودن زن پیش از آن که در میان ما مردم مشرق زمین مطرح باشد،در میان مردم غرب مطرح بوده است.غربیان در طعن به زن و ناقص خواندن وى‏بیداد کرده‏اند.گاهى از زبان مذهب و کلیسا گفته‏اند:«زن باید از اینکه زن است‏شرمسار باشد».گاهى گفته‏اند:«زن همان موجودى است که گیسوان بلند دارد وعقل کوتاه‏»،«زن آخرین موجود وحشى است که مرد او را اهلى کرده است‏» و امثال اینها.

از این عجیب‏تر اینکه برخى از غربیان اخیرا با یک گردش صد و هشتاددرجه‏اى اکنون مى‏خواهند با هزار و یک دلیل ثابت کنند که مرد موجود ناقص الخلقه‏و پست و زبون،و زن موجود کامل و برتر است.

اگر کتاب زن جنس برتر اشلى مونتاگو را خوانده باشید، مى‏دانید که این مرد با چه زور زدن‏ها و مهمل‏بافى‏ها مى‏خواهد ثابت‏کند که زن از مرد کاملتر است.این کتاب تا آنجا که مستقیما مطالعات پزشکى یاروانى یا آمار اجتماعى را عرضه مى‏دارد بسیار گرانبهاست،ولى آنجا که خودنویسنده شخصا به‏«استنتاج‏»مى‏پردازد و مى‏خواهد براى هدف خود-که همان‏عنوان کتاب است-نتیجه‏گیرى کند مهمل‏بافى را به نهایت مى‏رساند.چرا باید یک روز زن را اینقدر پست و زبون و حقیر بخوانند که روز دیگر مجبور شوند براى‏جبران مافات،همه آن نواقص و نقایص را از روى زن بردارند و روى مرد بگذارند؟ چه لزومى دارد که تفاوتهاى زن و مرد را به حساب ناقص بودن یکى و کاملتر بودن‏دیگرى بگذاریم که مجبور شویم گاهى طرف مرد را بگیریم و گاهى طرف زن را؟

اشلى مونتاگو از طرفى اصرار دارد زن را جنسا برتر از مرد معرفى کند و ازطرف دیگر امتیازات مرد را مولود عوامل تاریخى و اجتماعى بشمارد نه مولودعوامل طبیعى.

به هر حال،تفاوتهاى زن و مرد«تناسب‏»است نه نقص و کمال.قانون خلقت‏خواسته است‏با این تفاوتها تناسب بیشترى میان زن و مرد - که قطعا براى زندگى‏مشترک ساخته شده‏اند و مجرد زیستن انحراف از قانون خلقت است - به وجودآورد.

 

 



  • کلمات کلیدی : روانشناسی
  • تسنیم ::: سه شنبه 84/9/1::: ساعت 12:22 صبح

    <   <<   16   17   18   19   20      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 48
    بازدید دیروز: 7
    کل بازدید :304703

    >> درباره خودم <<
    زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود
    تسنیم
    ای آغازگر عشق من ! ای نگارگر تمام دوست داشتنی هایم ! ای آنکه در لحظه لحظه زندگیم ، صدای پای نگاه ها، لبخند ها ، و گریه هایت ، در تار و پود ذهنم حک شده است ؛ تو را با همه پشت پا زدن هایت یاد می کنم . و به امید نگاه دوباره ات صبح ها را به شب می رسانم ...

    >>دسته بندی یادداشت ها<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<






















    " alt=" - به روز رسانی : 1:50 ع 86/11/26" width='85' >
    " alt="لینکستان - به روز رسانی : 1:50 ع 86/11/26" width='85' >


    >>موسیقی وبلاگ<<

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<