سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] مؤمن را سه ساعت است : ساعتى که در آن با پروردگارش به راز و نیاز است ، و ساعتى که در آن زندگانى خود را کارساز است ، و ساعتى که در حلال و نیکو با لذّت نفس دمساز است ، و خردمند را نسزد که جز پى سه چیز رود : زندگى را سر و سامان دادن ، یا در کار معاد گام نهادن ، یا گرفتن کام از چیزهایى غیر حرام . [نهج البلاغه]
زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود

 

 

نکته‏اى که باید به آن توجه نمود این است که دین براى زن یک حساب خاصى قائل است. مرحوم ابن بابویه قمى‏رضوان الله تعالى علیه در کتاب قیم خود، من لایحضره الفقیه، بابى در ابواب نماز دارد به عنوان «ادب المراة فی الصلاة‏» که آداب نماز زن چگونه است: چگونه بایستد، به رکوع برود، تشهد انجام دهد، برخیزد که با عفاف او سازگارتر باشد. در پایان باب روایتى از امام ششم‏صلوات الله‏علیه نقل مى‏کند که، زن اگر خواست تسبیح بگوید با انگشتهاى خود تسبیح بگوید:

«فانهن مسؤولات‏» (1)

شاید چنین دستورى درباره مرد نباشد که با انگشت تسبیح بگوید، ولى در این روایت مى‏فرماید زن با انگشت‏خود تسبیح بگوید. البته بهترین تسبیح وشمارش تسبیح چه براى زن وچه براى مرد همان تربت‏حسینى صلوات الله وسلامه علیه است، وچنین هم نیست که اگر مردى با سرانگشتش تسبیح بگوید مقبول نباشد ولى دستورى به آن وارد نشده است اما درباره زن، گذشته از این که تسبیح گفتن وشمارش تسبیح با تربت‏حسینى‏صلوات الله وسلامه علیه فضیلت فراوانى دارد، دستور آمده است که اینها با سرانگشتانشان تسبیح بگویند زیرا این سرانگشتان در قیامت مسؤول واقع خواهند شد، این یک عنایتى از سوى خدا نسبت‏به زن است که با انگشت‏خود عدد تسبیح را بشمارد تا انگشت او نیز عبادت کند، چون خداوند بدن را باهمه خصوصیات در قیامت محشور مى‏کند:

بلى قادرین على ان نسوی بنانه (2)

آرى، قادریم بر این که منظم کنیم انگشتانش را.

نه تنها دست ونه تنها انگشتان بلکه تمام خطوط سرانگشتان را نیز در قیامت‏بر مى‏گرداند، تا شهادت بدهند. این یک عنایتى است که دین به زن دارد تا متوجه باشد که با این انگشتان تسبیح گفته است، آنگاه دیگرى با این دست معصیت نمى‏کند. درست است که اگر با تسبیح ذکر نمود ثواب مى‏برد، اما همه سرانگشتان در آنجا نقشى ندارند، لیکن وقتى که خود سرانگشت عامل شمارش تسبیح بود خود این انگشت وسرانگشت است که عبادت مى‏کند. واگر چنانچه این موضوع به عنوان نمونه وتمثیل باشد نه به عنوان تخصیص وتعیین‏براى این که تعلیل عمومیت دارد مى‏توان ادعا نمود که ذات اقدس اله بر اساس این روایت اصرار بر این دارد که زن با تمام اعضاى بدنش بنده حق باشد وبه همین دلیل او را6 سال قبل از مرد مورد عنایت‏خود قرار داده است. شما بارگاهى را تصور کنید که بدون اذن ورود، نمى‏توان وارد شد، اگر در آن بارگاه رفیع، کسى زن را شش سال زودتر از مرد راه بدهد معلوم مى‏شود که این زن پیش از مرد مورد عنایت صاحب بارگاه قرار گرفته است.

اگر ما از این شواهد، عظمت زن وبرترى زن را نسبت‏به مرد احساس واستنباط نکنیم لااقل معلوم مى‏شود دین یک عنایت‏خاصى نسبت‏به زن دارد منتها زن باید موقعیت‏خود را درک بکند که دین صریحا به مرد مى‏گوید تو برو وشش سال بازى کن، ولى زن را به حضور مى‏پذیرد مثل این که در یک مجمع علمى به بچه‏ها مى‏گویند شما بروید بازى کنید اینجا جاى شما نیست اما بزرگترها را راه مى‏دهند این نه براى آن است که زن ناقص است‏بلکه براى آن است که زن ریحانه است واین گل فقط باید به دست‏باغبان باشد وباغبان این گل، فقط قران وعترت وذات اقدس اله است.

باغبان هر انسانى خداست که مى‏فرماید:

و الله انبتکم من الارض نباتا (3)

وخداست که شما را مانند گیاهى از زمین رویانید.

وآن باغبان بهتر مى‏داند کدام گل را بهتر از دیگرى وزودتر از دیگرى باید حفظ کند، کدام نهال را باید بیشتر پذیرایى کند. اصل کلى را قرآن بیان مى‏کند که در جهان امکان باغبان خداست، واین نهالها مرد وزن را خدا آفریده واو مى‏داند که بعضى از نهالها را باید زودتر زیر پوشش ونظر قرار داد تا مبادا خداى ناکرده آلوده شود وپژمرده گردد. زودتر باید او را زیر پوشش دین آورد واین نشانه عظمت اوست، وقتى زن عظمت‏خود را مى‏یابد که بداند خدا او را شش سال زودتر از مرد مى‏پذیرد، وبراى او حساب دیگرى باز مى‏کند.

 

منبع : زن در آینه جلال و جمال 

مؤلف : آیة الله عبدالله جوادى آملى

-----------------------------------------

1. من لا یحضره الفقیه، ج‏1، ص 374، روایت 1089

2. قیامت، 4

3. نوح، 17

 

 



  • کلمات کلیدی :
  • تسنیم ::: دوشنبه 84/7/18::: ساعت 11:56 عصر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 30
    بازدید دیروز: 106
    کل بازدید :295397

    >> درباره خودم <<
    زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود
    تسنیم
    ای آغازگر عشق من ! ای نگارگر تمام دوست داشتنی هایم ! ای آنکه در لحظه لحظه زندگیم ، صدای پای نگاه ها، لبخند ها ، و گریه هایت ، در تار و پود ذهنم حک شده است ؛ تو را با همه پشت پا زدن هایت یاد می کنم . و به امید نگاه دوباره ات صبح ها را به شب می رسانم ...

    >>دسته بندی یادداشت ها<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<






















    " alt=" - به روز رسانی : 1:50 ع 86/11/26" width='85' >
    " alt="لینکستان - به روز رسانی : 1:50 ع 86/11/26" width='85' >


    >>موسیقی وبلاگ<<

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<