شکل دیگر و نوع دیگر چند همسرى،چند زنى یا تعدد زوجات است.چند زنى یا تعدد زوجات بر خلاف چند شوهرى و کمونیسم جنسى،رواج و موفقیتبیشترى داشته است;نه تنها در میان قبایل وحشى وجود داشته است،بسیارى از ملل متمدن نیز آن را پذیرفتهاند.گذشته از عرب جاهلیت،در میان قوم یهود و ملت ایران در زمان ساسانیان و بعضى ملل دیگر این رسم و قانون وجود داشته است.منتسکیو مىگوید: «در قانون مالایو گرفتن سه زن مجاز بود».و هم او مىگوید:
«والانتینین،امپراطور روم،به علل و جهات مخصوص اجازه داد مردها چندین زن بگیرند،ولى چون این قانون با آب و هواى اروپا مناسب نبود از طرف سایر امپراطوران روم مثل«تئودور»و«آکاردیوس»و«مونوریوس»لغو گردید.»
اسلام و تعدد زوجات
اسلام چند زنى را بر خلاف چند شوهرى بکلى نسخ و لغو نکرد،بلکه آن را تحدید و تقیید کرد;یعنى از طرفى نامحدودى را از میان برد و براى آن حداکثر قائل شد که چهارتاست، و از طرف دیگر براى آن قیود و شرایطى قرار داد و به هر کس اجازه نداد که همسران متعدد انتخاب کند.در آینده درباره آن قیود و شرایط و همچنین درباره اینکه چرا اسلام چند زنى را بکلى لغو نکرد بحثخواهیم کرد.
عجیب این است که در قرون وسطى از جمله تبلیغاتى که به ضد اسلام مىکردند این بود که مىگفتند پیغمبر اسلام براى اولین بار رسم تعدد زوجات را در جهان اختراع کرد!!و مدعى بودند شالوده اسلام تعدد زوجات است و علت پیشرفتسریع اسلام در میان اقوام و ملل گوناگون اجازه تعدد زوجات است.و هم ادعا مىکردند که علت انحطاط مشرق زمین نیز تعدد زوجات است.
ویل دورانت در جلد اول تاریخ تمدن صفحه 61 مىگوید:
«علماى دینى در قرون وسطى چنین تصور مىکردند که تعدد زوجات از ابتکارات پیغمبر اسلام است،در صورتى که چنین نیست و چنانکه دیدیم در اجتماعات ابتدایى جریان چند همسرى بیشتر مطابق آن بوده است.عللى که سبب پیدایش عادت تعدد زوجات در اجتماعات ابتدایى گشته فراوان است.به واسطه اشتغال مردان به جنگ و شکار، زندگى مرد بیشتر در معرض خطر بود و به همین جهت مردان بیشتر از زنان تلف مىشدند و فزونى عده زنان بر مردان سبب مىشد که یا تعدد زوجات رواج پیدا کند و یا عدهاى از زنان در بىشوهرى بسر برند،ولى در میان آن ملل که مرگ و میر فراوان بود هیچ شایستگى نداشت که عدهاى زن مجرد بمانند و تولید مثل نکنند...بىشک تعدد زوجات در اجتماعات ابتدایى امر متناسبى بوده،زیرا عده زنان بر مردان فزونى داشته است.از لحاظ بهبود نسل هم باید گفت که سازمان تعدد زوجات بر تک همسرى فعلى ترجیح داشته است،چه همان گونه که مىدانیم تواناترین و محتاطترین مردان عصر جدید غالبا طورى است که دیر موفق به اختیار همسر مىشوند و به همین جهت کم فرزند مىآورند،در صورتى که در آن ایام گذشته تواناترین مردان ظاهرا به بهترین زنان دست مىیافته و فرزندان بیشتر تولید مىکردهاند.به همین جهت است که تعدد زوجات مدت مدیدى در میان ملتهاى ابتدایى بلکه ملتهاى متمدن توانسته است دوام کند و فقط در همین اواخر و در زمان ماست که رفته رفته دارد از کشورهاى خاورى رختبرمىبندد.در زوال این عادت،عواملى چند دخالت کرده است: زندگانى کشاورزى که حالت ثباتى دارد سختى و ناراحتى زندگى مردان را تقلیل داد و مخاطرات کمتر شد و به همین جهت عدد مرد و زن تقریبا مساوى یکدیگر شد و در این هنگام چند زنى حتى در اجتماعات ابتدایى از امتیازات اقلیت ثروتمند گردید و توده مردم به همین جهتبا یک زن بسر مىبرند و عمل«زنا»را چاشنى آن قرار مىدهند!»
گوستاولوبون در تاریخ تمدن صفحه507 مىگوید:
«در اروپا هیچ یک از رسوم مشرق به قدر تعدد زوجات بد معرفى نشده و درباره هیچ رسمى هم این قدر نظر اروپا به خطا نرفته است.نویسندگان اروپا تعدد زوجات را شالوده مذهب اسلام دانسته و در انتشار دیانت اسلام و تنزل و انحطاط ملل شرقى،آن را علة العلل قرار دادهاند.آنها علاوه بر همه اعتراضات،نسبتبه زنان مشرق هم ابراز همدردى نمودهاند من جمله اظهار مىکنند که آن زنان بدبخت را زیر پنجه خواجه سرایان، سخت و شدید در چهار دیوار خانه مقید نگاه داشتهاند و به مجرد حرکت مختصرى که موجب رنجش و عدم رضایتخانه خدایان شود حتى ممکن است آنها را با کمال بیرحمى اعدام کنند.ولى تصور مزبور از جمله تصوراتى است که هیچ مدرک و اساسى براى آن نیست.اگر خوانندگان این کتاب از اهل اروپا،براى مدت کمى تعصبات اروپایى را از خود دور سازند،تصدیق خواهند کرد که رسم تعدد زوجات براى نظام اجتماعى شرق یک رسم عمدهاى است که به وسیله آن،اقوامى که این رسم میان آنها جارى است روح اخلاقى ایشان در ترقى،و تعلقات و روابط خانوادگى آنها قوى و پایدار مانده و بالاخره در نتیجه همین رسم است که در مشرق اعزاز و اکرام زن بیش از اروپاست. ما قبل از شروع به اقامه دلیل و اثبات مدعاى خود،از ذکر این مطلب ناچاریم که رسم تعدد زوجات ابدا مربوط به اسلام نیست،چه قبل از اسلام هم رسم مذکور در میان تمام اقوام شرقى از یهود،ایرانى،عرب و غیره شایع بوده است.اقوامى که در مشرق قبول اسلام کردند از این حیث فایدهاى از اسلام حاصل نکردند و تاکنون هم در دنیا یک چنین مذهب مقتدرى نیامده که این گونه رسوم مانند تعدد زوجات را بتواند ایجاد کند و یا آن را منسوخ سازد.رسم مذکور فقط بر اثر آب و هواى مشرق و در نتیجه خصایص نژادى و علل و اسباب دیگرى که به طرز زندگانى مشرق مربوط بوده پیدا شده است،نه اینکه مذهب آن را آورده باشد...در مغرب هم با وجود اینکه آب و هوا و طبیعت هیچ یک مقتضى براى وجود چنین رسمى نیست،معذلک رسم وحدت زوجه رسمى است که ما آن را فقط در کتابهاى قانون مىبینیم درج است، و الا خیال نمىکنم بشود این را انکار کرد که در معاشرت واقعى ما اثرى از این رسم (رسم وحدت زوجه)نیست. راستى من متحیرم و نمىدانم که تعدد زوجات مشروع مشرق از تعدد زوجات سالوسانه اهل مغرب چه کمى دارد و چرا کمتر است؟بلکه من مىگویم که اولى از هر حیثبهتر و شایستهتر از دومى است.اهل مشرق وقتى بلاد معظمه ما را سیاحت مىکنند از این اعتراضات و حملات ما دچار بهت و حیرت گردیده متغیر مىشوند...»
آرى،اسلام تعدد زوجات را ابتکار نکرد بلکه آن را از طرفى محدود ساخت و براى آن حداکثر قائل شد،و از طرف دیگر قیود و شرایط سنگینى براى آن مقرر کرد.
اقوام و مللى که به دین اسلام گرویدند غالبا در میان خودشان این رسم وجود داشت و به واسطه اسلام مجبور بودند حدود و قیودى را گردن نهند.
تعدد زوجات در ایران
کریستن سن در کتاب ایران در زمان ساسانیان صفحه346 مىگوید:
«اصل تعدد زوجات اساس تشکیل خانواده(در ایران زمان ساسانیان)به شمار مىرفت. در عمل،تعداد زنانى که مرد مىتوانست داشته باشد به نسبت استطاعت او بود. ظاهرا مردمان کم بضاعتبه طور کلى بیش از یک زن نداشتند.رئیس خانواده از حق ریاست دودمان بهرهمند بود.یکى از زنان،سوگلى و صاحب حقوق کامله محسوب شده و او را«زن پادشاییها»(پادشاه زن)یا زن ممتاز مىخواندند.از او پستتر زنى بود که عنوان خدمتکارى داشت و او را زن خدمتکار(زن ى چگاریها) مىگفتند.حقوق قانونى این دو نوع زوجه مختلف بود.ظاهرا کنیزان زر خرید و زنان اسیر جزو طبقه چاکر زن بودهاند. معلوم نیست که عده زنان ممتاز یک مرد محدود بوده استیا خیر.اما در بسى از مباحثات حقوقى از مردى که دو زن ممتاز دارد سخن به میان آمده است.هر زنى از این طبقه عنوان بانوى خانه داشته است و گویا هر یک از آنها داراى خانه جداگانه بودهاند.شوهر مکلف بود که مادام العمر زن ممتاز خود را نان دهد و نگهدارى کند.هر پسرى تا سن بلوغ و هر دخترى تا سن ازدواج داراى همین حقوق بودهاند،اما زوجههایى که عنوان چاکر زن داشتهاند فقط اولاد ذکور آنان در خانواده پدرى پذیرفته مىشده است.»
در تاریخ اجتماعى ایران از انقراض ساسانیان تا انقراض امویان(تالیف مرحوم سعید نفیسى)مىنویسد:
«شماره زنانى که مردى مىتوانستبگیرد نامحدود بود،و گاهى در اسناد یونانى دیده شده است که مردى چند صد زن در خانه داشته است.»
منتسکیو در روح القوانین از آکاتیاس،مورخ رومى،نقل مىکند که:
«در زمان ژوستى نین چند نفر از فلاسفه رومى که مورد آزار و اذیت مسیحیان قرار گرفته و نمىخواستند مذهب مسیح را قبول کنند،روم را ترک گفته و به دربار خسرو پرویز پادشاه ایران پناه آوردند و در آنجا چیزى که بیشتر موجب حیرت آنها شده این بود که نه تنها تعدد زوجات مرسوم بود بلکه مردها با زنهاى دیگران آمیزش مىکردند.»
نا گفته نماند که فلاسفه رومى به دربار انوشیروان پادشاه ایران پناه آوردند نه خسرو پرویز.ذکر خسرو پرویز در کلام منتسکیو اشتباه است.
در میان اعراب تعدد زوجات حد و حصرى نداشت.محدود کردن اسلام تعدد زوجات را و حداکثر معین کردن براى آن،براى آن عده از اعراب که بیش از چهار زن داشتند اشکال به وجود مىآورد.افرادى بودند که احیانا ده زن داشتند و مجبور بودند که شش تاى آنها را رها کنند.
منبع : مجموعه آثار شهید مطهری ، ج 19
بازدید دیروز: 43
کل بازدید :296481
ای آغازگر عشق من ! ای نگارگر تمام دوست داشتنی هایم ! ای آنکه در لحظه لحظه زندگیم ، صدای پای نگاه ها، لبخند ها ، و گریه هایت ، در تار و پود ذهنم حک شده است ؛ تو را با همه پشت پا زدن هایت یاد می کنم . و به امید نگاه دوباره ات صبح ها را به شب می رسانم ...
در محضر قرآن
روانشناسی
حقوقی
وظایف مرد در برابر همسر
تاریخچه و فلسفه مهریه
تعدد زوجات
ازدواج
طلاق
خبر
گوناگون
مشق نام لیلی
یک مرد کاهی
روی پله های معبد
توکای شهر خاموش
کسی که مثل هیچکس نیست
کوثر
کاملترین مرجع آشپزی
کتاب اینترنتی آموزش آشپزی
" alt=" - به روز رسانی : 1:50 ع 86/11/26" width='85' >
" alt="لینکستان - به روز رسانی : 1:50 ع 86/11/26" width='85' >