سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و به پسر خود محمد بن حنفیه فرمود : ] پسرکم از درویشى بر تو ترسانم . پس ، از آن به خدا پناه بر که درویشى دین را زیان دارد و خرد را سرگردان کند و دشمنى پدید آرد . [نهج البلاغه]
زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود

 

شکل دیگر و نوع دیگر چند همسرى،چند زنى یا تعدد زوجات است.چند زنى یا تعدد زوجات بر خلاف چند شوهرى و کمونیسم جنسى،رواج و موفقیت‏بیشترى داشته است;نه تنها در میان قبایل وحشى وجود داشته است،بسیارى از ملل متمدن نیز آن را پذیرفته‏اند.گذشته از عرب جاهلیت،در میان قوم یهود و ملت ایران در زمان ساسانیان و بعضى ملل دیگر این رسم و قانون وجود داشته است.منتسکیو مى‏گوید: «در قانون مالایو گرفتن سه زن مجاز بود».و هم او مى‏گوید:

«والانتینین،امپراطور روم،به علل و جهات مخصوص اجازه داد مردها چندین زن بگیرند،ولى چون این قانون با آب و هواى اروپا مناسب نبود از طرف سایر امپراطوران روم مثل‏«تئودور»و«آکاردیوس‏»و«مونوریوس‏»لغو گردید.»

اسلام و تعدد زوجات

اسلام چند زنى را بر خلاف چند شوهرى بکلى نسخ و لغو نکرد،بلکه آن را تحدید و تقیید کرد;یعنى از طرفى نامحدودى را از میان برد و براى آن حداکثر قائل شد که چهارتاست، و از طرف دیگر براى آن قیود و شرایطى قرار داد و به هر کس اجازه نداد که همسران متعدد انتخاب کند.در آینده درباره آن قیود و شرایط و همچنین درباره اینکه چرا اسلام چند زنى را بکلى لغو نکرد بحث‏خواهیم کرد.

عجیب این است که در قرون وسطى از جمله تبلیغاتى که به ضد اسلام مى‏کردند این بود که مى‏گفتند پیغمبر اسلام براى اولین بار رسم تعدد زوجات را در جهان اختراع کرد!!و مدعى بودند شالوده اسلام تعدد زوجات است و علت پیشرفت‏سریع اسلام در میان اقوام و ملل گوناگون اجازه تعدد زوجات است.و هم ادعا مى‏کردند که علت انحطاط مشرق زمین نیز تعدد زوجات است.

ویل دورانت در جلد اول تاریخ تمدن صفحه 61 مى‏گوید:

«علماى دینى در قرون وسطى چنین تصور مى‏کردند که تعدد زوجات از ابتکارات پیغمبر اسلام است،در صورتى که چنین نیست و چنانکه دیدیم در اجتماعات ابتدایى جریان چند همسرى بیشتر مطابق آن بوده است.عللى که سبب پیدایش عادت تعدد زوجات در اجتماعات ابتدایى گشته فراوان است.به واسطه اشتغال مردان به جنگ و شکار، زندگى مرد بیشتر در معرض خطر بود و به همین جهت مردان بیشتر از زنان تلف مى‏شدند و فزونى عده زنان بر مردان سبب مى‏شد که یا تعدد زوجات رواج پیدا کند و یا عده‏اى از زنان در بى‏شوهرى بسر برند،ولى در میان آن ملل که مرگ و میر فراوان بود هیچ شایستگى نداشت که عده‏اى زن مجرد بمانند و تولید مثل نکنند...بى‏شک تعدد زوجات در اجتماعات ابتدایى امر متناسبى بوده،زیرا عده زنان بر مردان فزونى داشته است.از لحاظ بهبود نسل هم باید گفت که سازمان تعدد زوجات بر تک همسرى فعلى ترجیح داشته است،چه همان گونه که مى‏دانیم تواناترین و محتاطترین مردان عصر جدید غالبا طورى است که دیر موفق به اختیار همسر مى‏شوند و به همین جهت کم فرزند مى‏آورند،در صورتى که در آن ایام گذشته تواناترین مردان ظاهرا به بهترین زنان دست مى‏یافته و فرزندان بیشتر تولید مى‏کرده‏اند.به همین جهت است که تعدد زوجات مدت مدیدى در میان ملتهاى ابتدایى بلکه ملتهاى متمدن توانسته است دوام کند و فقط در همین اواخر و در زمان ماست که رفته رفته دارد از کشورهاى خاورى رخت‏برمى‏بندد.در زوال این عادت،عواملى چند دخالت کرده است: زندگانى کشاورزى که حالت ثباتى دارد سختى و ناراحتى زندگى مردان را تقلیل داد و مخاطرات کمتر شد و به همین جهت عدد مرد و زن تقریبا مساوى یکدیگر شد و در این هنگام چند زنى حتى در اجتماعات ابتدایى از امتیازات اقلیت ثروتمند گردید و توده مردم به همین جهت‏با یک زن بسر مى‏برند و عمل‏«زنا»را چاشنى آن قرار مى‏دهند!»

گوستاولوبون در تاریخ تمدن صفحه‏507 مى‏گوید:

«در اروپا هیچ یک از رسوم مشرق به قدر تعدد زوجات بد معرفى نشده و درباره هیچ رسمى هم این قدر نظر اروپا به خطا نرفته است.نویسندگان اروپا تعدد زوجات را شالوده مذهب اسلام دانسته و در انتشار دیانت اسلام و تنزل و انحطاط ملل شرقى،آن را علة العلل قرار داده‏اند.آنها علاوه بر همه اعتراضات،نسبت‏به زنان مشرق هم ابراز همدردى نموده‏اند من جمله اظهار مى‏کنند که آن زنان بدبخت را زیر پنجه خواجه سرایان، سخت و شدید در چهار دیوار خانه مقید نگاه داشته‏اند و به مجرد حرکت مختصرى که موجب رنجش و عدم رضایت‏خانه خدایان شود حتى ممکن است آنها را با کمال بیرحمى اعدام کنند.ولى تصور مزبور از جمله تصوراتى است که هیچ مدرک و اساسى براى آن نیست.اگر خوانندگان این کتاب از اهل اروپا،براى مدت کمى تعصبات اروپایى را از خود دور سازند،تصدیق خواهند کرد که رسم تعدد زوجات براى نظام اجتماعى شرق یک رسم عمده‏اى است که به وسیله آن،اقوامى که این رسم میان آنها جارى است روح اخلاقى ایشان در ترقى،و تعلقات و روابط خانوادگى آنها قوى و پایدار مانده و بالاخره در نتیجه همین رسم است که در مشرق اعزاز و اکرام زن بیش از اروپاست. ما قبل از شروع به اقامه دلیل و اثبات مدعاى خود،از ذکر این مطلب ناچاریم که رسم تعدد زوجات ابدا مربوط به اسلام نیست،چه قبل از اسلام هم رسم مذکور در میان تمام اقوام شرقى از یهود،ایرانى،عرب و غیره شایع بوده است.اقوامى که در مشرق قبول اسلام کردند از این حیث فایده‏اى از اسلام حاصل نکردند و تاکنون هم در دنیا یک چنین مذهب مقتدرى نیامده که این گونه رسوم مانند تعدد زوجات را بتواند ایجاد کند و یا آن را منسوخ سازد.رسم مذکور فقط بر اثر آب و هواى مشرق و در نتیجه خصایص نژادى و علل و اسباب دیگرى که به طرز زندگانى مشرق مربوط بوده پیدا شده است،نه اینکه مذهب آن را آورده باشد...در مغرب هم با وجود اینکه آب و هوا و طبیعت هیچ یک مقتضى براى وجود چنین رسمى نیست،معذلک رسم وحدت زوجه رسمى است که ما آن را فقط در کتابهاى قانون مى‏بینیم درج است، و الا خیال نمى‏کنم بشود این را انکار کرد که در معاشرت واقعى ما اثرى از این رسم (رسم وحدت زوجه)نیست. راستى من متحیرم و نمى‏دانم که تعدد زوجات مشروع مشرق از تعدد زوجات سالوسانه اهل مغرب چه کمى دارد و چرا کمتر است؟بلکه من مى‏گویم که اولى از هر حیث‏بهتر و شایسته‏تر از دومى است.اهل مشرق وقتى بلاد معظمه ما را سیاحت مى‏کنند از این اعتراضات و حملات ما دچار بهت و حیرت گردیده متغیر مى‏شوند...»

آرى،اسلام تعدد زوجات را ابتکار نکرد بلکه آن را از طرفى محدود ساخت و براى آن حداکثر قائل شد،و از طرف دیگر قیود و شرایط سنگینى براى آن مقرر کرد.

اقوام و مللى که به دین اسلام گرویدند غالبا در میان خودشان این رسم وجود داشت و به واسطه اسلام مجبور بودند حدود و قیودى را گردن نهند.

تعدد زوجات در ایران

کریستن سن در کتاب ایران در زمان ساسانیان صفحه‏346 مى‏گوید:

«اصل تعدد زوجات اساس تشکیل خانواده(در ایران زمان ساسانیان)به شمار مى‏رفت. در عمل،تعداد زنانى که مرد مى‏توانست داشته باشد به نسبت استطاعت او بود. ظاهرا مردمان کم بضاعت‏به طور کلى بیش از یک زن نداشتند.رئیس خانواده از حق ریاست دودمان بهره‏مند بود.یکى از زنان،سوگلى و صاحب حقوق کامله محسوب شده و او را«زن پادشاییها»(پادشاه زن)یا زن ممتاز مى‏خواندند.از او پست‏تر زنى بود که عنوان خدمتکارى داشت و او را زن خدمتکار(زن ى چگاریها) مى‏گفتند.حقوق قانونى این دو نوع زوجه مختلف بود.ظاهرا کنیزان زر خرید و زنان اسیر جزو طبقه چاکر زن بوده‏اند. معلوم نیست که عده زنان ممتاز یک مرد محدود بوده است‏یا خیر.اما در بسى از مباحثات حقوقى از مردى که دو زن ممتاز دارد سخن به میان آمده است.هر زنى از این طبقه عنوان بانوى خانه داشته است و گویا هر یک از آنها داراى خانه جداگانه بوده‏اند.شوهر مکلف بود که مادام العمر زن ممتاز خود را نان دهد و نگهدارى کند.هر پسرى تا سن بلوغ و هر دخترى تا سن ازدواج داراى همین حقوق بوده‏اند،اما زوجه‏هایى که عنوان چاکر زن داشته‏اند فقط اولاد ذکور آنان در خانواده پدرى پذیرفته مى‏شده است.»

در تاریخ اجتماعى ایران از انقراض ساسانیان تا انقراض امویان(تالیف مرحوم سعید نفیسى)مى‏نویسد:

«شماره زنانى که مردى مى‏توانست‏بگیرد نامحدود بود،و گاهى در اسناد یونانى دیده شده است که مردى چند صد زن در خانه داشته است.»

منتسکیو در روح القوانین از آکاتیاس،مورخ رومى،نقل مى‏کند که:

«در زمان ژوستى نین چند نفر از فلاسفه رومى که مورد آزار و اذیت مسیحیان قرار گرفته و نمى‏خواستند مذهب مسیح را قبول کنند،روم را ترک گفته و به دربار خسرو پرویز پادشاه ایران پناه آوردند و در آنجا چیزى که بیشتر موجب حیرت آنها شده این بود که نه تنها تعدد زوجات مرسوم بود بلکه مردها با زنهاى دیگران آمیزش مى‏کردند.»

نا گفته نماند که فلاسفه رومى به دربار انوشیروان پادشاه ایران پناه آوردند نه خسرو پرویز.ذکر خسرو پرویز در کلام منتسکیو اشتباه است.

در میان اعراب تعدد زوجات حد و حصرى نداشت.محدود کردن اسلام تعدد زوجات را و حداکثر معین کردن براى آن،براى آن عده از اعراب که بیش از چهار زن داشتند اشکال به وجود مى‏آورد.افرادى بودند که احیانا ده زن داشتند و مجبور بودند که شش تاى آنها را رها کنند.

 

منبع : مجموعه آثار شهید مطهری ، ج 19


 



  • کلمات کلیدی :
  • تسنیم ::: پنج شنبه 84/11/6::: ساعت 4:0 عصر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 28
    بازدید دیروز: 53
    کل بازدید :296148

    >> درباره خودم <<
    زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود
    تسنیم
    ای آغازگر عشق من ! ای نگارگر تمام دوست داشتنی هایم ! ای آنکه در لحظه لحظه زندگیم ، صدای پای نگاه ها، لبخند ها ، و گریه هایت ، در تار و پود ذهنم حک شده است ؛ تو را با همه پشت پا زدن هایت یاد می کنم . و به امید نگاه دوباره ات صبح ها را به شب می رسانم ...

    >>دسته بندی یادداشت ها<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<






















    " alt=" - به روز رسانی : 1:50 ع 86/11/26" width='85' >
    " alt="لینکستان - به روز رسانی : 1:50 ع 86/11/26" width='85' >


    >>موسیقی وبلاگ<<

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<