سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سه چیز، دوستی به بار می آورد : دینداری، فروتنی و بخشش. [امام صادق علیه السلام]
زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود

 

 

در وجود سراسر شگفتی انسان، هم تعاون است، هم تنازع. هم دستگیری و کمک است تا حد ایثار و هم پایمال کردن، تا سرحد درنده خویی و دیوسیرتی و ددمنشى!.
شما فکر می کنید کدام یک اصیل است تعاون یا تنازع.
در میان فلاسفه و متفکران، ارسطو انسان را (مدنی بالطبع) می دانست و معتقد بود که فرد انسان متمایل به جامعه و زیستن اجتماعی است و صد البته که لازمه تمایل به جامعه، وجود حس تعاون، در نهاد آدمی است. بعدها بیکن هم بر وجود چنین میلی در نهاد انسان، تأکید و اصرار کرده است.
اما داروین و اتباع و اذنابش، درست نقطه مقابل ارسطو و بیکن قرار دارند و معتقدند که آن حس اصیلی که بر وجود آدمی حاکم است، حس تنازع بقاست و هر جا تعاونی دیده می شود، در رابطه با همان تنازع بقاست؛ یعنی تنازع بقا، انسان ها را وا می دارد که برای مقاومت در برابردشمن، دست اتحاد و تعاون به یکدیگر بدهند و اگر تنازعی نبود، تعاونی هم نبود.
از این حرف ها که بگذریم، هیچ دلیلی برای اصالت حس تعاون، در وجود آدمى، محکم تر از این نیست که انسان ها با تشکیل خانواده و بستن پیمان زناشویى، از جریان زندگی فردی به جریان بزرگ تر و مشترک زندگی خانوادگی می پیوندند و با تعاون و همکاری به زندگی خود ادامه می دهند.
بر حسب ملاحظات اخلاقى، هر چه انسان ها به سوی تعاون گام بر می دارند، مقام انسانی خود را والاتر می سازند و هر چه به سوی درنده خویی و گرگ صفتی حرکت می کنند، مقام انسانی خود را پایین تر و به حد صفر می آورند.
البته نفقه یک امر مادی است، ولی ریشه و اصل این امر مادى، همان پیوند مقدس خانوادگی است. در حقیقت، آیین مقدس اسلام، نفقه را بر مبنای یک میل طبیعی که انسان ها نسبت به پیوند خانوادگی دارند، واجب کرده است.
نفقه در دو حالت واجب است: یکی در رابطه زناشویی و دیگری در رابطه پدری و مادری و فرزندى.
درحالت اول، همین که پیمان ازدواج دایم بر طبق مقررات شرعی بسته شد و زن در برابر همسر خود حالت تمکین و تسلیم پیدا کرد - و به اصطلاح قرآن کریم (قانت) شد - نفقه و هزینه زندگی او بر مرد واجب می شود.
درحالت دوم، در درجه اول بر پدر و جد پدری واجب است که نفقه فرزند و فرزندزاده خود را بدهند و اگر آنها نباشند، بر مادر وجد مادری واجب است؛ البته با بودن پدر، نفقه بر جد پدری و با بودن مادر، نفقه بر جد مادری واجب نیست.
همچنین برفرزند واجب است که نفقه پدر و مادر و اجداد پدری و مادری را - در صورت نبودن فرزند - بدهد.
راوی می گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم: نفقه چه کسی بر من واجب است.
فرمود:.
الوالِدانِ وَالوَلَدُ وَالزَوْجَةُ؛(1).
پدر و مادر و فرزند و همسر.
نکته شایان ذکر در این جا این است که: نفقه زن بر شوهر واجب است، اعم از این که زن،فقیر باشد یا نباشد؛ اما نفقه خویشاوندان (پدر و مادر و فرزند و اجداد پدری و مادری و فرزند زادگان) به شرطی واجب است که فقیر باشند.
شاید ذکر این مطلب بی فایده نباشد که تمکن انسان نیز یکی از شرایط است و البته این شرط از شرایط عقلی و عمومی است؛ یعنی به طور کلی هر تکلیفى، مشروط به تمکن است و عقل حکم می کند که اگرتمکن نیست، تکلیف هم نیست و به همین جهت، این شرط را شرط عقلی می نامیم و از کثرت وضوح، نیازی به ذکر ندارد. باید آن شرایطی ذکر شود که در مورد خاص دخالت دارد و اگر ذکر نشود، مراد و مقصود روشن نخواهد بود و دیدیم که در بحث ما وجوب نفقه اقارب (نزدیکان) مشروط به فقر آنهاست و وجوب نفقه زوجه، مشروط به عقد دایم و قنوت و تمکین است و اینها شرایط شرعی است.
اما راجع به تمکن - که از شرایط عمومی و عقلی است - از جهت دیگری توضیح لازم است و آن این که: آیاخود تمکن از شرایطی است که اگر نبود، تحصیل آن واجب است، یا واجب نیست.
توجه به مثال های زیر، مطلب را روشن می سازد: شرط وجوب حج، بر شخص مسلمان، داشتن استطاعت و تمکن مالی و بدنی است؛ اگر کسی استطاعت دارد، باید به حج برود و اگر استطاعت ندارد، نه حج واجب است و نه تحصیل استطاعت.
همچنین شرط وجوب امر به معروف و نهی از منکر، داشتن قدرت و تمکن است؛ اگر قدرت نیست، امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست، ولی تحصیل قدرت واجب است و باید مردم مسلمان، تا سرحد امکان در راه کسب قدرت و اجرای فریضه پراهمیت امر به معروف و نهی از منکر کوشا باشند و جدیت کنند.

 

منبع : کتاب خانواده در اسلام

نویسنده : دکتر احمد بهشتی

------------------------------------------

1.شیخ حرّ عاملى، وسائل الشیعه، باب 11 (از ابواب نفقات) حدیث 5.

 




  • کلمات کلیدی : حقوقی
  • تسنیم ::: شنبه 84/9/12::: ساعت 4:9 صبح


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 113
    بازدید دیروز: 237
    کل بازدید :295994

    >> درباره خودم <<
    زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود
    تسنیم
    ای آغازگر عشق من ! ای نگارگر تمام دوست داشتنی هایم ! ای آنکه در لحظه لحظه زندگیم ، صدای پای نگاه ها، لبخند ها ، و گریه هایت ، در تار و پود ذهنم حک شده است ؛ تو را با همه پشت پا زدن هایت یاد می کنم . و به امید نگاه دوباره ات صبح ها را به شب می رسانم ...

    >>دسته بندی یادداشت ها<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<






















    " alt=" - به روز رسانی : 1:50 ع 86/11/26" width='85' >
    " alt="لینکستان - به روز رسانی : 1:50 ع 86/11/26" width='85' >


    >>موسیقی وبلاگ<<

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<