سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خدا ایمان را واجب کرد براى پاکى از شرک ورزیدن ، و نماز را براى پرهیز از خود بزرگ دیدن ، و زکات را تا موجب رسیدن روزى شود ، و روزه را تا اخلاص آفریدگان آزموده گردد ، و حج را براى نزدیک شدن دینداران ، و جهاد را براى ارجمندى اسلام و مسلمانان ، و امر به معروف را براى اصلاح کار همگان ، و نهى از منکر را براى بازداشتن بیخردان ، و پیوند با خویشاوندان را به خاطر رشد و فراوان شدن شمار آنان ، و قصاص را تا خون ریخته نشود ، و برپا داشتن حد را تا آنچه حرام است بزرگ نماید ، و ترک میخوارگى را تا خرد برجاى ماند ، و دورى از دزدى را تا پاکدامنى از دست نشود ، و زنا را وانهادن تا نسب نیالاید ، و غلامبارگى را ترک کردن تا نژاد فراوان گردد ، و گواهى دادنها را بر حقوق واجب فرمود تا حقوق انکار شده استیفا شود ، و دروغ نگفتن را ، تا راستگویى حرمت یابد ، و سلام کردن را تا از ترس ایمنى آرد ، و امامت را تا نظام امت پایدار باشد ، و فرمانبردارى را تا امام در دیده‏ها بزرگ نماید . [نهج البلاغه]
زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود

 

 

صرف نظر از اینکه تفاوتهاى زن و مرد موجب تفاوتهایى در حقوق ومسؤولیتهاى خانوادگى زن و مرد مى‏شود یا نمى‏شود،اساسا این مساله یکى ازعجیب‏ترین شاهکارهاى خلقت است;درس توحید و خداشناسى است،آیت و نشانه‏اى است از نظام حکیمانه و مدبرانه جهان، نمونه بارزى است از اینکه جریان‏خلقت تصادفى نیست،طبیعت جریانات خود را کورمال کورمال طى نمى‏کند،دلیل‏روشنى است از اینکه بدون دخالت دادن اصل‏«علت غایى‏»نمى‏توان پدیده‏هاى‏جهان را تفسیر کرد.

دستگاه عظیم خلقت‏براى اینکه به هدف خود برسد و نوع را حفظ کند،جهازعظیم تولید نسل را به وجود آورده است;دائما از کارخانه خود،هم جنس نر به وجودمى‏آورد و هم جنس ماده،و در آنجا که بقا و دوام نسل احتیاج دارد به همکارى وتعاون دو جنس(مخصوصا در نوع انسان)براى اینکه ایندو را به کمک یکدیگر در این‏کار وادارد،طرح وحدت و اتحاد آنها را ریخته است;کارى کرده است که خودخواهى‏و منفعت طلبى-که لازمه هر ذى حیاتى است-تبدیل به خدمت و تعاون و گذشت وایثار گردد،آنها را طالب همزیستى با یکدیگر قرار داده است;و براى اینکه طرح کاملاعملى شود و جسم و جان آنها را بهتر به هم بپیوندد، تفاوتهاى عجیب جسمى و روحى‏در میان آنها قرار داده است و همین تفاوتهاست که آنها را بیشتر به یکدیگر جذب‏مى‏کند،عاشق و خواهان یکدیگر قرار مى‏دهد.اگر زن داراى جسم و جان و خلق وخوى مردانه بود محال بود که بتواند مرد را به خدمت‏خود وادارد و مرد را شیفته‏وصال خود نماید،و اگر مرد همان صفات جسمى و روانى زن را مى‏داشت ممکن نبودزن او را قهرمان زندگى خود حساب کند و عالیترین هنر خود را صید و شکار و تسخیرقلب او به حساب آورد.مرد،جهانگیر و زن مردگیر آفریده شده است.

قانون خلقت،زن و مرد را طالب و علاقه‏مند به یکدیگر قرار داده است اما نه ازنوع علاقه‏اى که به اشیاء دارند.علاقه‏اى که انسان به اشیاء دارد از خودخواهى اوناشى مى‏شود;یعنى انسان اشیاء را براى خود مى‏خواهد،به چشم ابزار به آنها نگاه‏مى‏کند،مى‏خواهد آنها را فداى خود و آسایش خود کند.اما علاقه زوجیت‏به این‏شکل است که هر یک از آنها سعادت و آسایش دیگرى را مى‏خواهد،از گذشت وفداکارى درباره دیگرى لذت مى‏برد.

 

منبع : مجموعه آثار شهید مطهری

 

 



  • کلمات کلیدی :
  • تسنیم ::: یکشنبه 84/9/6::: ساعت 11:33 صبح


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 30
    بازدید دیروز: 117
    کل بازدید :312631

    >> درباره خودم <<
    زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود
    تسنیم
    ای آغازگر عشق من ! ای نگارگر تمام دوست داشتنی هایم ! ای آنکه در لحظه لحظه زندگیم ، صدای پای نگاه ها، لبخند ها ، و گریه هایت ، در تار و پود ذهنم حک شده است ؛ تو را با همه پشت پا زدن هایت یاد می کنم . و به امید نگاه دوباره ات صبح ها را به شب می رسانم ...

    >>دسته بندی یادداشت ها<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<






















    " alt=" - به روز رسانی : 1:50 ع 86/11/26" width='85' >
    " alt="لینکستان - به روز رسانی : 1:50 ع 86/11/26" width='85' >


    >>موسیقی وبلاگ<<

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<